loading...
آموزش زبان انگلیسی
غلامعلی عباسی بازدید : 346 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (2)

 بیل گیتس

1 - موفقیت یک معلم پست و بدجنس است که افراد باهوش را به این ذهنیت می اندازد که آنها هیچ گاه شکست نخواهند خورد.

2 – جشن گرفتن برای پیروزی و بزرگداشت موفقیت خوب است، اما مهم تر از آن درس گرفتن از شکست است.

3 – همه ما همواره به کسانی نیاز داریم که به ما بازخورد بدهند. به این روش است که ما پیشرفت کرده و اصلاح می‌شویم.

4 – ناراضی ترین مشتریان شما برترین و بهترین منابع برای فراگیری و پیشرفت شما هستند.

5 – انسان همیشه از تغییر هراس دارد.

6 – اغلب افراد در مورد آنچه در یک سال می‌توان انجام داد غلو و اغراق می‌کنند و آنچه در ده سال می‌توان انجام داد، ‌دست کم می‌گیرند.

7 – هیچ گاه خود را با هیچ کس دیگری در این دنیا مقایسه نکنید. در غیر این صورت به خودتان توهین کرده اید.

8 – اگر نمی‌توانید اثری خوب و زیبا خلق کنید، حداقل آن را با ظاهری زیبا و خوب خلق کنید.

9 – موفقیت ما به شکل اساسی وابسته و بر مبنای همکاری و تشریک مساعی، از همان ابتدای کار است.

10 – برای انجام کارهای بزرگ، گاهی لازم است ریسک های بزرگ بکنید.

11 – "نمی‌دانم" را به "هنوز نمی‌دانم" تغییر دهید.

استیو جابز

 

1 – در بسیاری از مواقع افراد نمی‌دانند چه می‌خواهند تا آنکه کسی آنچه را می‌خواهند ‌به ایشان نشان دهد.

2 – کیفیت بسیار بیش از کمیت اهمیت دارد.

3 – آنچه بیش از همه افراد و صاحبان حرَف موفق را از دیگران متمایز می‌سازد، پشتکار محض است.

4 – شغل و کار شما بخش مهمی از بوم زندگی شما را پر می‌کند و بهترین راه برای رسیدن به رضایت واقعی این است که آنچه به بزرگ بودن آن اعتقاد دارید را انجام دهید.

5 – آنچه بین یک رهبر و یک پیرو تمایز ایجاد می‌کند، «خلاقیت و ابتکار» است.

6 – چیزهای مورد علاقه من در زندگی با پول به دست نمی آیند. کاملا واضح است با ارزش ترین منبعی که همه ما ‌داریم، زمان است.

7 – طراحی تنها ظاهر و صورت یک چیز نیست. طراحی همچنین نحوه کار را نیز شامل می‌شود.

8 – من تنها شخصی هستم که می‌دانم از دست دادن 250 میلیون دلار در یک سال... شخصیت انسان را قوام می‌دهد.

9 – تمرکز و سادگی یکی از اصول راهنمای من در زندگی است.

10 ـ زمان شما محدود است. لذا آن را برای زندگی کردن در جهان شخصی دیگر هدر ندهید



غلامعلی عباسی بازدید : 623 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


دوران آشنایی و نامزدی، به عنوان مهم ترین و اولین فصل مشترک زندگی یک زن و مرد، بسیار حائز اهمیت است. در این دوران باید چند مولفه را مدنظر داشت که شاید کمتر کسی به آنها توجه کند یا با جوان دم بخت راجع به آنها به گفت وگو بنشیند. این نکات ساده، اما بسیار مهم آنقدر ارزشمند است که بی توجهی به آنها می تواند آینده زندگی یک زوج جوان را با بحران طلاق مواجه کند. در دوران نامزدی تان این نکات مهم را رعایت کنید تا ازدواج موفقی داشته باشید.

واقع بین باشید

نسبت به کل ماجرای آشنایی تان واقع نگر باشید. تا حد امکان، تابع احساسات و هیجانات موقت و گذرای خود نباشید و به شکلی کاملا منطقی با این دوران مواجه شوید و همه جانبه فرد مورد نظرتان را مورد سنجش و شناخت قرار دهید. عشق و دوست داشتن اگر چه برای ازدواج لازم است، اما شرط کافی و تضمین کننده زندگی مشترک موفق نیست. خیالپردازی و رویابافی را به زمانی دیگر موکول کنید، هم اکنون وقت آن است که چشمان را بیناتر و گوش هایتان را شنواتر کنید و به مسائل مهمی از زندگی که گاه فراتر از عشق آتشین است، توجه داشته باشید.

تعیین تکلیف کنید

قبل از ازدواج از موضوعات مهم زندگی تان با هم حرف بزنید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خود و شما در طول زندگی دارد، در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسید و براحتی از کنار آنها نگذرید. مثلا باید به توافق برسید که قرار است در کدام شهر، خانه یا محله زندگی مشترک خود را آغاز کنید؟ زندگی مستقلی خواهید داشت یا این که با یکی از خانواده ها باید زندگی کنید؟ زمان بچه دار شدنتان چه مدت پس از ازدواج است؟ معاشرت های فامیلی و دوستانه به چه شکل باید باشد؟ و... به شوخی گرفتن یا طفره رفتن از موضوع یا جواب ندادن به سوالات احتمالی خود را جدی بگیرید.

به احساسات و عواطف خود توجه کنید

با خود و احساسات تان رودربایستی نداشته باشید. اختلاف و بگومگو، دلخوری و ناراحتی بسیار، خشم و عصبانیت، نداشتن تمایل مثبت یا داشتن حس منفی نسبت به یکدیگر، بهانه تراشی ها و... علائم هشداردهنده ای است که هیچ گاه گذشت زمان ترمیم کننده آنها نخواهد بود و در ادامه آن مسائل و مشکلات در زندگی مشترک با شدت بیشتری بروز خواهد یافت. فراز و نشیب های بسیار دوران نامزدی، پیش مقدمه و نشانه آشکاری است که به شما هشدار می دهد قطعا در زندگی مشترک، زمانی که زیر یک سقف قرار گرفتید، مشکلات شما تشدید خواهد شد. بپذیرید اینجا همان جایی است که باید بایستید، اوضاع و شرایط خود و نامزدتان را دوباره بسنجید و محک بزنید.

خطوط قرمز رابطه را مشخص کنید

به هوای غرق شدن در عشق و عاشقی، سکوت پیشه نکنید و از مطالبه حقوق تان صرف نظر ننمایید. زندگی آینده تان را به بهانه کوتاه آمدن و نگفتن خواسته ها، به نازل ترین قیمت به فروش نگذارید. شما و نامزدتان با هم هستید تا دریابید آیا می توانید زندگی سالم و موفقی را با هم رقم بزنید یا خیر؟! پس باید صفات قابل تحمل و غیرقابل تحمل یکدیگر را بشناسید.

برای کسب این نوع شناخت لازم است خود را برای همدیگر افشا سازید، بی هیچ تعارف و رودربایستی بگویید از چه چیز خوشتان می آید و چه چیز ناخوشایندتان است؛ چه رفتارهایی را می پسندید و از چه رفتارهایی دوری می کنید؛ تمایل دارید همسرتان در زندگی چگونه رفتاری داشته باشد؛ چه رفتارهایی را هرگز در همسرتان نمی پذیرید، میزان و محدوده سازگاری و انطباق خود در زندگی را مشخص کنید و... . محدوده ها و خط قرمز های غیرقابل مذاکره یا حتی غیرقابل چانه زنی را مشخص کنید و به اطلاع فرد مقابل برسانید و تفهیم کنید که اینها خواسته های مهم و غیرقابل اغماض تان در زندگی است.

رفت و برگشت را جدی بگیرید

اگر شما به خاطر یک رفتار آزاردهنده از جانب نامزدتان دلخور و ناراحت شدید و او پس از عذرخواهی به شما قول داد که هیچ گاه آن را تکرار نکند، اما بعدها، نه یک بار بلکه چند بار آن را تکرار کرد، لازم است جوانب احتیاط را رعایت کنید. رفتارهای رفت و برگشتی، جزو رفتارهایی است که بسیاری از همسران جوان بابت آن، متحمل آسیب و درد بسیار می شوند و گاه حتی چاره ای جز رها کردن نیست، چون فرد مقابلشان مبتلا به مشکلی است که برطرف کردن آن نیازمند درمان های روان شناختی است.

حواستان به آزارهای روانی باشد

اگر در دوره نامزدی حس می کنید افکار و احساساتتان سرکوب می شود و آن طور که باید و شاید در مقابل نامزدتان مجال بروز ندارید، اگر نامزدتان همیشه به فکر تحمیل احساسات و افکار خود به شماست و مدام از شما به طور موجه یا غیرموجه ایرادهای بنی اسرائیلی می گیرد یا شما را آن گونه که هستید، فکر می کنید و رفتار دارید، قبول ندارد و دائما به این فکر است که شما را تغییر داده و مطابق میل خود سازد، بهتر است در مورد ادامه این رابطه، با احتیاط بیشتر گام بردارید.

اولویت های زندگی اش را بشناسید

در دوره نامزدی، اولویت های زندگی نامزدتان را مشخص کنید. شما و زندگی مشترک تان در اولویت اول قرار دارید یا حرفه و شغل، خانواده، دوستان، تفریحات و...

بلوغ یا عدم بلوغ فکری، عاطفی و اجتماعی ازجمله مولفه هایی است که توجه به آن الزامی و ضروری است، شما باید بدانید نامزدتان آنقدر به تکامل و بلوغ رسیده که بتواند همه زندگی اش را کار نداند، رابطه عاطفی بین خود، خانواده و همسرش را مدیریت کند، ارتباطات اجتماعی و معاشرت های خود را بهینه و متعادل سازد؛ اینجاست که می توان گفت فرد به بلوغ زندگی مشترک رسیده یا خیر.

میزان عمل او را بسنجید

از حرف تا عمل فرسنگ ها فاصله است. مثلا، اگر نامزد شما خود را فردی معتقد به دین معرفی می کند، ادعای او را مورد محک و سنجش قرار دهید، ادعا داشتن به دین هرگز لزوما به معنای عمل کردن بر طبق دستورات دینی نیست، حتی چه بسا ممکن است تلقی شما از دینداری با تلقی ایشان از این موضوع، کاملا متفاوت باشد یا اگر نامزدتان خود را فردی مستقل و مختار در زندگی معرفی می کند از طریق واگذاری مسئولیت هایی که نیاز به تصمیم گیری دارد، می توانید استقلال فکری و عملی او را بسنجید و ادعای او را در واقعیت مورد توجه و نظر قرار دهید.

تعهد نامزدتان به شما چقدر است؟

مسئولیت پذیری و پذیرش تعهد در قبال زندگی خود و دیگری ازجمله مولفه های اساسی و مهم در زندگی همسران است. اگر زن و مرد نسبت به یکدیگر متعهد باشند با تمام وجود سعی می کنند در ایفای وظایف خود کمترین قصور و کوتاهی را داشته و به نیازهای جسمی، روحی و عاطفی همسر خود توجه کرده و پاسخگوی آنها باشند. اگر نامزدتان نسبت به تعهدات مردانه یا زنانه خویش چندان پایبند نیست و هر بار با توسل به طرقی یا بهانه ای از آن سرباز می زند، لازم است مجددا با اتخاذ تدابیری جدید، او را به دعوت به تعهدات نموده، چه بسا برخی از تخلفات از سر ناآگاهی و عدم شناخت است، اما اگر این خصیصه عادت رفتاری نامزدتان باشد بهتر است در مورد ادامه رابطه با نگاهی روشن تر و واقع بینانه تر پیش بروید.

رازهای زندگی تان را فاش نکنید

صداقت داشته باشید، اما هرگز صداقت به معنای افشای رازهای شخصی و خانوادگی تان نیست. بازگو کردن برخی مسائل نه تنها برای آینده زندگی شما موثر نیست، بلکه ممکن است ذهن نامزدتان را مشوش کرده و رابطه امروز و فردایتان را با مشکلاتی مواجه کند. اگر ضرورتی برای بیان مطلبی از زندگی تان وجود ندارد هرگز آن را با نامزدتان در میان نگذارید، اما اگر مساله ای است که دانستن یا ندانستن آن در تصمیم همسرتان برای شروع زندگی مشترک نقش دارد لازم است آن را بیان کنید. مثلا اگر هم اکنون از بیماری رنج می برید او را از این مهم آگاه کنید، اما اگر سابقا مبتلا به بیماری بوده اید و الان هیچ اثری از آن نیست لازم به بیان آن نیست.
  

غلامعلی عباسی بازدید : 321 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


آیا وقت آن نرسیده تا در بین دوستان و آشنایان و نزدیکان‌تان دست به یک خانه تکانی بزنید؟ احتمالاً شما هم از وجودِ نخاله وار برخی افراد در کنار خود حسابی رنج می‌کشید. این افراد کسانی هستند که شما را آدم حساب نمی‌کنند، به اعتماد‌تان خیانت می‌کنند و به جای این‌که به شما انرژی بدهند، دائم افکار منفی را به شما منتقل می‌کنند. بدبختی این‌جاست که انسان یک موجود اجتماعی است و نمی‌تواند برود تنهایی در جنگل زندگی کند و گرنه بد فکری نبود. در واقع همین الانش هم ما در جنگل زندگی می‌کنیم و چیزی که باید دنبالش باشیم نه یک جنگل دیگر، بلکه آدم‌های باحال و همدل و با شعوری، که آدم را رو به جلو هل بدهند. برای شروع این خانه تکانی اول بیایید ۱۰ مدل آدم‌ نخاله را شناسایی کنیم، بعدش دیگر با خودتان.

 

"آدم‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند. آن‌هایی که الهام‌بخش‌تان می‌شوند و آن‌هایی که روح‌تان را می‌پوسانند. عاقلانه انتخاب کنید" – هانس هِنسن

 

1. آن‌هایی که مثل جاروبرقی، وقت‌تان را می‌مکند

 


ممکن است برخی از اعضای خانواده یا دوستان‌تان دل‌شان بخواهد وقت شما را به تصرف خودشان در بیاورند. یک جمله پوسیده هم یاد گرفته‌اند که: قسمتی از دوستی بده بستان است و این‌که باید خود را موظف کنی که وقتی را به من اختصاص بدهی و از این‌جور چیزها. مطمئناً اگر در مترو یا اتوبوس روی صندلی نشسته باشید و پیرمردی را ببینید که به زورِ عصا سرپا است، از جای‌تان بلند می‌شوید تا او بنشیند. اما وقتی ببینید تابلو زده‌اند که "اولویت نشستن با سالمندان است" کمی به شما برمی‌خورد که چرا باید کاری که خودتان اتوماتیک انجام می‌دهید را به شما گوشزد کنند. برگردیم به دوستان نخاله و پر توقع. خواه ناخواه شما برای دوستان‌تان وقت می‌گذارید اما اگر کسی بخواهد به شما گیر بدهد این آدم نخاله محسوب شده و روی اعصاب است.

به محض این‌که فرصت کردید از چنگال چنین افرادی فرار کنید که در غیر این‌صورت عمرتان را حسابی تلف خواهند کرد.

اما اعضای خانواده را که نمی‌توان کات کرد! پس این‌جور موقع‌ها با آن‌ها چه‌کار کنیم؟ باجناقی دارید که هر چند روز یک‌بار باتری ماشینش در جاده ورامین خالی می‌کند و انگار به غیر از شما کس دیگری را نمی‌شناسد. نصب کردن نرم‌افزارهای "لیست سیاه" و یا حتی خاموش کردن گوشی موبایل در بعضی از ساعات روز چاره کار است. همه ما به لحظاتی برای خلوت کردن احتیاج داریم و اگر کسی بخواهد خرمگس معرکه بشود باید به نحوی خودمان را از شرش خلاص بکنیم.

"نظر شخصی من این است که گذراندن وقت به تنهایی، در بعضی اوقات، باعث سلامتی روانی انسان می‌شود. آدم باید یاد بگیرد که چطور زمان تنهایی خود را مدیریت کند و اختیار آن قسمت از وقتش را دست افراد دیگر نسپارد" – اسکار وایلد

2. کسانی که چپ و راست شما را مورد شماتت قرار می‌دهند

 

 


کسی مخالف نظر صادقانه و بازخورد دادن به صورت منصفانه، در مورد رفتار افراد نیست. اما وقتی کار از حد می‌گذرد که طرف به نوع دستشویی رفتن شما هم گیر می‌دهد. این جور رفتار دیگر اسمش انتقاد سازنده نیست بلکه عیب جویی محسوب می‌شود. به چنین فردی بگویید عیب جویی‌هایش دردی را از شما دوا نمی‌کند و فقط حال‌تان را می‌گیرد تا بلکه از کارش دست بکشد. نکشید کات.

 

3. آن‌هایی که همیشه مظلوم نمایی می‌کنند

 

خدا نیاورد آن روزی را که این افراد جایی مرتکب اشتباهی بشوند. چنان مظلوم نمایی می‌کنند که مردم کوبانی بدبختی‌های‌شان از یادشان برود. انگار که خطا و اشتباه برای این افراد معنی و مفهومی ندارد. همیشه باید خودشان را مظلوم نشان بدهند و انگشت اتهام را به طرف بقیه بگیرند. اگر در اتاقی بودید که یک طرفش فردی مظلوم نما قرار داشت و در طرف دیگر استخر تمساح‌ها، الله و اکبر گویان در استخر تمساح‌ها شیرجه بزنید و خودتان را خلاص کنید و گرنه بازیچه‌ی این فرد می‌شوید. انقدر احساس خطاکاربودن و در عین حال ظالم بودن را به شما نسبت می‌دهد که حال‌تان از خودتان بهم بخورد و روانی شوید. قبل از این‌که مظلوم نمایی را شروع کنند، آن‌ها را با گفتن "روضه شروع شد!" خلع سلاح کنید .

 

4. آن‌هایی که فاز منفی به آدم می‌دهند

 

این افراد منفی گرایی را مثل سرماخوردگی به بقیه سرایت می‌دهند. کافی است ۵ دقیقه در کنار این افراد بنشینید تا قلب‌تان بپوسد. هر چقدر هم که آدم شاد و سرزنده‌ای باشید و مثل یک خرس گریزلی سرشار از انگیزه باشید بالاخره در لحظاتی از زندگی غم و اندوه گلوی شما را خواهند فشرد. کافیست یک آیه یأس خوان در کنار خود داشته باشید تا شما را به باتلاق تباهی و منفی‌گرایی فرو ببرد… حالا خر بیار و باقالی بار کن. احساساتی مثل اضطراب، نگرانی، بدبینی و افسردگی رفتاری نظیر غرغر کردن مداوم را چنان به جان شما می‌اندازند که از دوستی با ایشان مثل سگ پشیمان شوید.

عمر زمین
 ۴ میلیارد سال است و عمر شما نهایتاً ۱۰۰ سال. اگر قصد دارید که در این فرصت کوتاه از زندگی و مواهب آن لذت ببرید از این‌جور نخاله‌ها دوری کنید و گرنه این احساسات منفی مانند زنجیری به پای‌تان بسته می‌شوند. نتایج تحقیقات دانشگاه معتبرYale نشان می‌دهد که داشتن ذهنیت مثبت خود به خود ۷ سال به عمر آدم می‌افزاید. آن‌هم نه عمری که آدم هر روزش دعا کند که ایشالا هواپیمای مسافربری روی سرش بیفتد.

5. آن‌هایی که انرژی‌تان را هورت می‌کشند

 

 


دراکولا چطور خون قربانیانش را می‌مکید؟ در کنارتان دراکولاهایی هستند که به‌جای خون، انرژی می‌مکند. چرا شما قربانی این افراد باشید؟ چرا شما باید رفتار بچه‌گانه این افراد را تحمل کنید؟ هر چه باشد هر کسی در زندگی‌اش لحظات سختی دارد و باید احساساتش را کنترل کند، نه این‌که خودش را مانند باری روی دوش این و آن بیندازد. چند دفعه مراعات حالش را کردید و اجازه دادید اعصاب خوردی‌اش را سر شما خالی کند تا کمک کرده باشید به حالت عادی برگردد؟ فایده‌ای هم داشت؟ مگر شما کیسه بوکس این آدم هستید که بخواهد با مشت زدن به شما بوکس بازی یاد بگیرد؟ این‌گونه افراد از نظر روانی در زیر خط فقر قرار دارند و شعور اخلاقی‌شان متمایل به صفر است. هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهید به چنین آدمی بها بدهید.

6. آن‌هایی که غمخوار و دلسوز شما نیستند

 

انگار نه انگار که همین الان برایش تعریف کردید که چطور مجبور شدید ماشین‌تان را به زیر قیمت بفروشید تا با بدبختی چک آخر برج‌تان را پاس کنید … در حالی که با گوشی‌اش بازی می‌کند و اصلاً نگاهش به شما نیست، هنوز حرف‌تان تمام نشده می‌گوید حاجی داریم می‌رم پاتایا، انقدر پول روی‌هم جمع نکن، بیا با هم بریم یکم از پولا رو خرج کن. قاه قاه قاه … (حیف که خانواده از این‌جا رد می‌شه). اصلاً انتظار ندارید که بیاید مشکلات‌تان را برای‌تان حل کند، اما برای‌تان انقدر ارزش قائل نیست که ۲ دقیقه به درد دل‌تان گوش کند. بعضی از این افراد با درجات مختلف مشکل روانی خودپسندی مواجه هستند که چنین رفتاری را بروز می‌دهند. "بقیه به درک، خودم چی می‌خوام" برای‌شان مهم است. از قدیم هم وجود داشته‌اند و سعدی هم بهشان گفته که "نشاید که نامت‌تان نهند آدمی". این افراد قادر نیستند که خودشان را جای افراد دیگر بگذارند و کمی دلسوزی و شفقت نشان بدهند. اما بار دیگر که چنین رفتاری را از خود بروز دادند دیگر تحمل‌شان نکنید. به آن‌ها بگویید:

"عشق و محبت از ملزومات روابط انسانی است نه از تزئینات آن. بدون این‌ چیزها آدمیزاد نمی‌تواند زنده بماند" – دالای لاما

 


7. آن‌هایی که صداقت سرشان نمی‌شود و مثل ریگ دروغ می‌گویند

 

 


بعضی وقت‌ها گندی به الک زده‌اید و از رفیق‌تان می‌خواهید که صدایش را در نیاورد، اما فردا که در خانه را باز می‌کنید می‌بینید هر کسی از کنارتان رد می‌شود نیشش را تا پس کله‌اش باز می‌کند! دل‌تان می‌خواهد آن رفیق دهن‌ لق‌تان را پیدا کنید و با دمپایی ابری خیس چنان در دهنش بزنید که رستم با گرز گران بر سر اکوان دیو کوفت! این‌جور آدم‌ها از راه‌های گوناگونی به آدم ضربه می‌زنند. ممکن است از شما پول قرض بگیرند و قول بدهند حتماً در فلان تاریخ این پول را پس می‌دهند، اما موقع پس دادن پول ده جور حرف بزنند و شما را دنبال خودشان بدوانند. این جور افراد روزی
 ۲۰۰ بار قربان صدقه آدم می‌روند، اما اگر پایش بیفتد آدم را به یک کیلو از این خیارهای پلاسیده‌ی پشت وانتی، می‌فروشند. "دروغ گفتن هم با کلمات انجام می‌شود، هم با سکوت" – آدرین ریچ

صداقت، روراستی و اطمینان به یکدیگر از ویژگی‌های بسیار باارزش دوستی‌‌های چندین و چند ساله به شمار می‌روند و کسی که چپ و راست دروغ دَنگَل به شما تحویل می‌دهد ارزش یک روز بیشتر رفاقت را ندارد. اجازه ندهید کارتان با چنین دغل دوستانی به جاهای باریک بکشد. شاید از غریبه بخورید و به خودتان بگویید "بیخیخیل"، اما اگر از دوست بخورید چنان کمرتان می‌شکند که هیچ چرثقیلی قادر به بلند کردن شما از زمین نیست.


8. آن‌هایی که فتنه‌گر هستند و از آدم سوءاستفاده می‌کنند

 


بعضی از دوستان‌تان هستند که سال به دوازده ماه یک شارژ
 ۲هزارتومنی حرام‌تان نمی‌کنند که هیچ جواب سلام‌تان را هم نمی‌دهند، اما همین‌که به موقعیت خوبی رسیدید ناگهان مثل سگ نگهبان برای‌تان دُم می‌جنبانند… به مجرد این‌که خرشان از پل گذشت، دوباره از رادار خارج می‌شوند. شما برای این فرد نقش یک ابزار را دارید، نه بیشتر. شایعه پراکنی در دهان این افراد سلاحی مرگبارتر از شمشیر سامورایی است. با فرد دیگری دعوایش شده و حریفش نمی‌شود. کنار شما می‌نشیند و انقدر پشت سر طرف شایعه می‌بافد و صفحه می‌گذارد تا شما را هم به خط خود بکشاند. اگر آدم ساده‌ای باشید، جز این‌که در دام یک فتنه‌گر بیفتید و الکی الکی برای خودتان دشمن بتراشید، چیز بهتری نصیب‌تان نمی‌شود. چنین آدمی خیرخواه شما نیست. یک آدم فتنه‌گر سعی می‌کند کنار شما بنشیند و تظاهر کند که به درد دل‌تان گوش می‌کند، اما در واقع دارد از شما نقطه ضعف جمع می‌کند تا بعداً همین‌ها را علیه‌تان استفاده کند.

هیچ مرام و معرفتی برای این‌جور آدم‌ها خرج نکنید که فقط از آن سوء استفاده می‌کنند. ماشین زیر پای‌تان را با باک پر در اختیارش قرار می‌دهید که بتواند بدون دغدغه،
 ۳ روز خانواده‌اش را بردارد و به مسافرت ببرد، اما ۵ روز بعد می‌بینید که ماشین را با باک خالی آورده و جلوی در حیاط شما ول کرده و رفته و از طریق تلفن این را به شما اطلاع می‌دهد. بالا سر ماشین که می‌روید و می‌بینید گل گیرش هم خورده است و لابد موقع گرفتن خلافی هم متوجه می‌شوید بدون این‌که روح‌تان خبردار شده باشد چند بار چراغ قرمز را رد کرده‌اید و در خیابان سرعت رفته‌اید و لایی کشیده‌اید! از این‌ آدم‌ سوء استفاده کننده چندان بعید نیست که زده باشد کسی را نفله و ناقص کرده باشد و از صحنه تصادف گریخته باشد. در هر صورت اختیار مال‌تان را دارید اما حداقل اگر ماشین‌تان بیمه نیست آن‌را به دست این جور آدم‌ها نسپارید. شناسایی سوء استفاده کننده هم چندان کار سختی نیست. اگر بعد از مدتی متوجه شدید که طرف فقط "دستِ بگیر" دارد، دورش را سم سوسک بریزید و قیدش را بزنید.


9. آن‌هایی که از قصد به شما ضربه وارد می‌کنند

 


این آیتم گستره‌ی بسیار وسیعی از اعمال را شامل می‌شود که می‌توانند زندگی را به کام شما زهر کنند. مثلاً ممکن است مادر و پدر خودتان بر سر شیوه‌ی تربیت کردن فرزندان‌تان، شما را دائم مورد انتقاد قرار ‌دهند، آن‌هم درحالی که دوران بچگی خودتان راهکارهایشان به درد لای جرز هم نمی‌خورد. شاید این ضربه وارد کردن، عکس العمل آنیِ موذیانه‌ای از طرف دوست‌تان باشد که باعث شود احساس بدی به شما دست بدهد. بعضی وقت‌ها مردم چنان عکس‌العمل‌های بدی نشان می‌دهند که به صداقت، پشتکار یا توانایی‌های خود شک کنید.

عموماً این جور آدم‌ها به‌جای این‌که شما را با صمیمیت، محبت و حمایت‌شان به جلو هل بدهند، برای‌تان یک میدان مین ساخته‌اند که عبور کردن از آن همانا و از دست دادن روحیه مثبت همان. برای فرار کردن از دست چنین طاعونی، به دلایل بیشتر نیازی ندارید.


10. کسانی که دائم خوف به آدم وارد می‌کنند

 


آیا می‌دانستید انسان جوری برنامه‌ریزی شده است که دائم درباره امنیت، سلامتی و بقاء‌اش نگران باشد؟ اگر به زمان غارنشینی فلش بک بزنیم که اجدادمان باید از دست هر سگ و سوته‌ای فرار می‌کردند تا زنده بمانند، چندان هم پذیرفتن این سخت نیست که چرا هنوز هم رگه‌
هایی از این نوع استرس را در خود نگه داشته‌ایم. اجداد خود من که تا چهار، پنج نسل پیش از ترس دزدان و حرامیان به غار پناه می‌بردند، شما را نمی‌دانم. اما در دنیای کنونی لولو خورخوره‌ها از کوسه ۱۰ متری، شیر ژیان گرسنه و گله فیل‌های رَم کرده، به سرطان، پراید، پسماند کارخانه‌ها، انتشار امواج پارازیت، ظهور خَرچُسونه رادیواکتیوی غول آسا از وسط بیابان و پاس نشدن چک آخر برج (و چیزهای دیگری که اگر از آن‌ها اسم ببرم، باید دنبال شغل جدید بگردم) تغییر یافته است.

بنابراین همان‌طور که می‌بینید هر آدمی به اندازه خودش درگیری ذهنی و نگرانی دارد و این‌که شخص دیگری بخواهد در هنگام حضور و یا از پشت تلفن بار دیگر این چیزها را به یاد آدم بیاورد، نور علی نور است. بدبختی این‌جاست که تعداد این آدم‌های ضد حال کم هم نیست. جالب این‌جاست که از بین تمام این مصائب، خود استرس بزرگترین قاتل جان انسان است. یعنی اگر کمی بی‌خیال زندگی کنید احتمال زنده ماندتان بیشتر از زمانی است که دائم اضطراب داشته باشید. بنابراین کسانی که به شما استرس وارد می‌کنند را نخاله به حساب بیاورید و از آن‌ها فاصله بگیرید تا این چند صباح زندگی را آسوده‌تر طی
 کنید . 

 



غلامعلی عباسی بازدید : 434 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)

 

 

هر كس عقاید شخصی خودش را درباره میلیونرها و ثروتمندان دارد. در اینجا میخواهیم برخی از این عقاید را به چالش كشیده و شما را با ویژگی های میلیونرها آشنا كنیم. موضوع مورد بحث هیچ ارتباطی با شانس، زندگی رویایی یا طمع ندارد، بلكه هدف تغییر طرز فكر شماست به نحوی كه شما را از سایرین متمایز كند. 

1. میلیونرها افراد سخت كوشی هستند

بر اساس تحقیقی توسط
 Spectrem، ٩٤٪ میلیونرها سخت كوشی را نخستین عامل موفقیت خود دانسته اند. درست مثل "سم والتون" و والمارت كه تجارت خود را از صفر شروع كردند یا "استیو جابز" و اپل كه مرتباً با ارایه ایده های جدید و كار بر روی آنها توانست تجارتش را رونق دهد.

شما باید اینگونه عمل كنید: سخت كوشی یكی از لازمه های میلیونر شدن است. شما باید این اصل را بپذیرید و هر گونه سختی و زحمت را به جان بخرید.

2. اكثر میلیونرها افرادی خود ساخته اند

امروزه تنها ١٨٪ میلیونرها ثروتشان را از راه ارث بدست آورده اند كه این رقم همچنان رو به كاهش است. اغلب میلیونرها با سرمایه بسیار اندك كار خود را شروع كرده اند و بیشترشان در فقر و تنگدستی اسفناكی متولد شده اند. "كارل ایكان"، "لاری بیج" و "جف بزوس" تنها سه نمونه از مشهورترین و تاثیرگذارترین افراد این دسته به شمار می روند.

شما باید اینگونه عمل كنید: هركز بهانه گیری نكنید كه فلان شخص از راه ارث پولدار شده، پس من نمی توانم. اكثر میلیونرها پولشان را با تلاش خودشان بدست آورده اند پس اگر شما هم فكر خود را بر این موضوع متمركز كنید حتماً موفق می شوید.

3. میلیونرها از شما می خواهند كه یك میلیونر باشید

میلیونرها می دانند برای شما نیز ثروت كافی برای پولدار شدن موجود است و این موضوع به طرق مختلف به خود آنها نیز در موفقیتشان كمك می كند چرا كه تعداد میلیونرهای بیشتر برابر است با تجارت و سرمایه گذاری بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتر. "رابرت كیوساكی" و "دونالد ترومب" در این باره كتابی با عنوان "چرا میخواهیم شما ثروتمند شوید" نوشته اند. این عنوان صحت دارد، نبردی در كار نیست بلكه تنها یك نظام همكاری دوستانه است كه جریان دارد.

شما باید اینگونه عمل كنید: یك میلیونر شوید، به همین راحتی. این درست كه از گفته تا عمل فاصله بسیار است اما مطالعه مطالب این مقاله نقطه آغاز بسیار مهمی است. پس به خواندن ادامه بدهید ...

4. میلیونر ها همه كاره نیستند

حتماً ضرب المثل "همه كاره هیج كاره است" را شنیده اید؟ خوب در حقیقت میلیونرها دقیقاً متضاد این ضرب المثل هستند. آنها اغلب در یك رشته و یا نهایتاً شاخه های بسیار كمی تخصص دارند. آنها می دانند در چه كاری مهارت دارند و چه كاری را دوست دارند پس زندگی خود را وقف آن كار می كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: این طرز تفكر را كه باید در همه ی كارها متخصص شوید رها كنید. ببینید به چه كاری علاقه دارید، پس تمام تلاش و تمركز خود را وقف آن كنید. و در آن زمینه ای كه علاقه دارید متخصص شوید.

5. میلیونرها چندین منبع درآمد دارند

موضوع تنها تنوع نیست بلكه باید به طرق مختلف درآمد ایجاد كرد. "وارن بافت" در چندین سهم سرمایه گذاری کرده است درست مثل "جف بزوس" كه مالك بیش از یك شركت است. میلیونرها نسبت به تخصص خود آگاهی دارند و شعب آنها نیز خاص است و از طریق همین تعدد شعب منابع چندگانه درآمدزایی ایجاد كرده اند تا به ثروت حقیقی دست یابند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همین حالا منابع متعدد درآمدزایی خود را ایجاد كنید. یا در مورد داشتن آنها برنامه ریزی کنید. ممكن است در آغاز این منابع خیلی كوچك باشند اما دلیلی وجود ندارد كه همیشه اینطور بماند. رویكردهای سرمایه گذاری و كسب و كارهای متفاوتی را امتحان كنید. فقط اطمینان حاصل كنید وقتی میخواهید شروع كنید بدانید چه می كنید.

6. میلیونرها به تحصیل اهمیت می دهند

با شنیدن داستان های اخراج "مارك زاكربرگ" (موسس فیسبوك) و "مت مولنوب" (موسس ورد پرس) از كالج، ممكن است تحصیل را بی اهمیت بدانید، اما با دانستن این مطلب كه اكثر میلیونرها حداقل لیسانس داشته اند، درك استثنا بودن این دو میلیونر اخراجی از این قاعده آسان می شود. علوم اقتصاد، تجارت و مهندسی برای میلیونرها سه علم بسیار مهم به شمار می روند. اخذ مدارج علوم اقتصادی برای میلیونرها در اولویت است. به یاد داشته باشید بسیاری از همین اخراج شدگان از كالج در وهله ی اول از همان دانشی كه در كالج یاد گرفته بودند برای شروع تجارت استفاده كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: به كسب علم بپردازید. اگر خواستید از كالج اخراج شوید و یك میلیونر خودكفا باشید كه ما به شما خداقوت می گوییم اما آغاز به كار با داشتن یك سابقه علمی شانس شما را برای كسب پول بیشتر افزایش می دهد.

7. اكثر میلیونر ها احساس ثروتمندی نمی كنند

به طور كلی وقتی شما یك میلیونر هستید، همچنان هزاران نفر دیگر هستند كه از شما پول بیشتری دارند به همین خاطر است كه میلیونرها خود را "ثروتمند" نمی پندارند. همه ما مایلیم موفقیت خود را با حوادثی كه قرار است برایمان اتفاق بیافتد تعریف كنیم و میلیونرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درست مثل وقتی كه فكر می كنید با ارتقا درجه شغلی یا خرید خودرو جدید خوشحال خواهید شد، میلیونرها هم اغلب وقتی خود را ثروتمند می شمرند كه میلیون ها و بیلیون های بعدی را كسب كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همه ما درس بسیار مهمی از این مطلب میگیریم. " همانجایی باش كه الان هستی و از این بودن لذت ببر". تو بهتر میشوی، ثروتمندتر، باهوش تر، اما این بدان معنی نیست كه باید منتظر رسیدن مرحله بعدی باشی تا از آن لذت ببری. همین حالا از زندگی ات لذت ببر. همین جایی كه هستی.

8. میلیونرها در "ظاهر" ثروتمند نیستند

شاید تا به حال افرادی را دیده باشید كه جدیدترین مدل های خودروی "پورشه" را میرانند، در عمارت ها زندگی می كنند و احتمالاً تا بناگوش زیر قرض و بدهی فرو رفته اند و خرجشان هم بیشتر از دخلشان است. سندروم زیاده خواهی افراد زیادی را اسیر كرده است. از این اسارت رها شوید. اكثر میلیونرها در خانه های معمولی زندگی می كنند و خودروهای مدل پایین سوار میشوند. آنها بیشتر به كسب پول فكر میكنند نه خرید وسایل اضافی.

شما باید اینگونه عمل كنید: هرگز به این فكر نكنید كه دیگران راجع به شما چه تصوری دارند. پول خود را بودجه بندی كنید و آن را ذكاوتمندانه سرمایه گذاری كنید. این راه ثروتمند شدن است. خانه های بزرگ و خودروهای لوكس تنها شما را در باتلاقی از قرض و بدهی فرو می برند. نكته مهم این است كه باید كمتر از آنچه كسب میكنید خرج كنید.

9. میلیونرها می دانند تنهایی از پس كارها برنمی آیند

آنها ممكن است خودساخته باشند اما این بدان معنی نیست كه كارها را به تنهایی انجام می دهند. میلیونرها ارزش دوستیابی، برقراری ارتباط با دیگران و جستجوی متخصصین در مواقع نیاز را می فهمند. طبق گفته اكثر میلیونرها آنها همیشه مشاورانی داشته اند كه نقش بزرگی در مسیر موفقیتشان ایفا كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: اگر می خواهید كار بزرگی را شروع كنید، حتماً به كمك دیگران نیاز خواهید داشت. میلیونر شدن هم از این قائده مستثنی نیست. رجوع به دیگران برای مشورت بسیار با اهمیت است.

10. میلیونرها عاشق خرید كردن هستند ... اما به صورت متفاوت

اگر به عادت خود برای خرید لباس های نو، خودرو و اسباب بازی مرتباً ادامه دهید، در حقیقت خود را به عادتی خو داده اید كه شما را به سمت ورشكستگی می کشاند. میلیونرها عاشق خرید كردن اند اما به شیوه ای متفاوت. آنها به دنبال معاملات خوب در زمینه سرمایه گذاری و تجارت هستند و نه لزوماً خرید موتورسیكلت های جدید و تلویزیون های هزار اینچی. آنها تفاوت بین دارایی ها و بدهی ها را می فهمند و بیشتر بر روی اولی تمركز دارند تا دومی.

شما باید اینگونه عمل كنید: تفكرتان را برای افزایش دارایی ها در مقابل بدهی ها تغییر دهید. یكی از مهمترین تفاوت های فقرا و ثروتمندان این است كه فقرا بدهی میخرند و ثروتمندان دارایی. پس مانند ثروتمندان خرید كنید. امروزه میلیون ها میلیونر در سرتاسر دنیا وجود دارند. آنها متفاوتند و این متفاوت بودن لزوماً به این معنا نیست كه طرز فكرشان درست باشد. اینها همه ویژگی های عمومی میلیونرها و بیلیونرها هستند. این ویژگی ها را در خود پرورش دهید و مطمئن باشید شما هم به زودی یك میلیونر خواهید شد.

غلامعلی عباسی بازدید : 575 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


هیچ دقت کردین؛ دیگه یواش یواش داریم ملت باشعور و بافرهنگی می شیم ؟!

همین چندوقت پیش تا چیزی گرون می شد می رفتیم تو صف که بخریم و بزاریم کنار گرونتر که شد بفروشیمش ولی الان کمپین راه می ندازیم و همه با هم تحریمش می کنیم و نمی خریمش تا ارزون شه!

همین چند وقت پیش ملت با چوب و سنگ سگ و گربه های بدبختو می زدن ولی الان می بینیم تو هر کوچه ای براشون غذا می زارن کنار پیاده رو!

همین چند وقت پیش اگه یک اوا خواهر می دیدیم همگی مسخرش می کردیم ولی الان می گیم بیماره خدا شفاش بده!

همین چند وقت پیش یکی موهاش عجیب بود تیکه بارونش می کردیم ولی الان می گیم دوست داره این تیپی باشه به ما چه!

همین چند وقت پیش کسی کمربندشو پشت فرمون می بست بهش می گفتیم بچه سوسول ولی الان ماشینو روشن می کنیم اول کمبربندمونو می بندیم می گیم واسه سلامتیمون واجبه

همین چند وقت پیش می گفتیم ترکها… رشتیا… اصفهانی ها… قزوینی ها… فلانن و براشون جوکهای آنچنانی می ساختیم ولی الان می گیم همه ما ایرانی هستیم و همه ما از یک آب و خاکیم!

همین چند وقت پیش یکی حرفی خلاف میل مون می زد می ریختیم تو صفحه های اینترنتیش و انواع فحش ها… را نثارش میکردیم ولی الان اگر کسی هم اینکارو بکنه می ریم و بعنوان یک ایرانی ازش عذرخواهی می کنیم!

همین چند وقت پیش تا همسایمون مهمونی و پارتی می گرفت زنگ می زدیم
۱۱۰ و می فروختیمشون و پشت چشمی کلی بهشون می خندیدیم ولی الان می گیم جوونن بذار تفریح شونو بکنن و می ریم زنگشونو می زنیم می گیم بی زحمت ساعت ۱۲ شب دیگه تعطیلش کنید و همسایمونم ۱۲ نشده تعطیل می کنه!

همین چندوقت پیش هر چرت و پرتی بهمون می گفتن قبول می کردیم و به دیگران هم انتقالش می دادیم ولی الان هر حرفی را که می شنویم سریع می گیم منبع معتبرشو اعلام کن!

همین چندوقت پیش واسه پرسپولیس و استقلال دست به یقه رفیق چند سالمون می شدیم ولی الان می گیم چیش به من و تو می رسه؟! کل کل می کنیم و آخرش عذرخواهی می کنیم!

همین چند وقت پیش کسی نظرش باهامون مخالف بود هشتر و پشترش می کردیم ولی الان می گیم خوب اینم نظرش اینه، هرکی نظرش برای خودش محترمه!

همین چندوقت پیش بچه دار که می شدیم پدر بزرگ و مادر بزرگمون سریع خواب می دیدین یکی اومده تو خوابشونو و گفته اسم بچتو فلان بذار و ما هم خوشحال می شدیم و می ذاشتیم، ولی الان می گیم سردلتون سنگین بوده شب، خواب ناجور دیدین، اون اسمی که دلم بخاد می ذارم رو بچه م!

همین چند وقت پیش عمرا فکر نمی کردیم بتونیم ملت بافرهنگ و متمدنی باشیم ولی داریم می بینیم که یواش یواش داریم می شیم و به اصل و ذات خودمون برمی گردیم و اینها همش از نشانه های باسواد شدن و آگاهی یافتن اکثریت جامعه و تحقق شعار خواستن توانستن است …
 

البته شاید هنوز خیلی راه مونده تا بطور کامل باشعور و بافرهنگ بشیم ولی همینکه شروع کردیم خیلی خوبه… بسیار خوب است و خیر.
  

غلامعلی عباسی بازدید : 321 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)


  
 




سموم و موادشیمیایی بسیاری در طول روز وارد جریان خون می‌شوند. اینها موادزائدی هستند که توسط بدن خودمان تولید می‌شوند و یا موادشیمیایی هستند که از غذاهایی که می‌خوریم و هوایی که تنفس می‌کنیم، داروهایی که مصرف می‌کنیم یا موادآرایشی که استفاده می‌کنیم جذب می‌شوند. 

البته بدن شما دستگاه تصفیه خود را دارد و به طور مداوم خون را برای از بین بردن ترکیبات مضر و حفظ سلامت تصفیه می‌کند. کلیه‌ها، کبد، روده‌ها، ریه‌ها و پوست بخش‌های اصلی دستگاه تصفیه بدن هستند. با خوردن موادغذایی درست هم می‌توانید به اعضای داخلی بدنتان برای تصفیه سموم بیشتر از جریان خونتان و جلوگیری از بروز بیماری کمک کنید. در زیر به
۱۵ ماده‌غذایی مفید برای کمک به تصفیه بدن اشاره می‌کنیم:

1. سیر

سیر خام سرشار از سولفور می‌باشد که ماده‌معدنی مهم است که به بدن برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. بدن شما را تحریک می‌کند که آنزیمی سم‌زدا ترشح کند که سموم را از جریان خون تصفیه کند. سیر همچنین روده‌ها را از باکتری‌های ناسالم، انگل و ویروس پاک می‌کند.

2. قاصدک

قاصدک سرشار از آنتی‌اکسیدان و سایر موادمغذی مفید برای از بین بردن سموم از دستگاه گوارش و نابودسازی رادیکال‌های آزاد است. برگ‌های تازه قاصدک یا چای ریشه آن کبد و پانکراس را تحریک می‌کند که سموم را از جریان خون بیرون بکشند. همچنین سالهاست که از آن برای درمان مشکلات کبدی استفاده می‌کنند.

3. سیب

سیب سرشار از ویتامین‌ها، موادمعدنی، فیبر و موادمغذی سم‌زدا است. یکی از ترکیبات موجود در سیب تولید صفرا را تحریک کرده و به کبد برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. سیب همچنین سرشار از فیبرهای محلول است که این فیبرها برای پاکسازی خون و روده‌ها به کلسترول و فلزات سنگین می‌چسبند.

4. چغندر

چغندر که سرشار از آنتی‌اکسیدان و سایر موادمغذی مفید است، راهی عالی برای محافظت از بدنتان دربرابر رادیکال‌های آزاد به شمار رفته و به کبد برای از بین بردن سموم بیشتر از جریان خون کمک می‌کند.

5. جعفری

جعفری به عنوان یک ادرارآورد عمل می‌کند که به کلیه‌ها کمک می‌کند سموم بیشتری را از طریق ادرار دفع کنند.

6. هویج

هویج سرشار از ویتامین‌های
A، B6، C و K، پتاسیم و گلوتاتیون می‌باشد که پروتئینی پاک‌کننده کبد است. برای گرفتن تاثیر سم‌زدایی بهتر از هویج، بهتر است آن را به صورت خام مصرف کنید زیرا پخته شدن گلوتاتیون آن را از بین می‌برد.

7. سبزیجات برگ‌دار

سبزیجات برگداری مثل اسفناج، کلم، بروکلی و کلم‌پیچ آنتی‌اکسیدان‌هایی بسیار قوی هستند که کل بدن را پاک می‌کنند. اضافه کردن سبزیجات برگدار به برنامه‌غذایی‌تان بهترین راه برای حفظ سلامت عمومی‌تان است. این موادغذایی سرشار از فیبر هستند که به پاکسازی دستگاه گوارش کمک می‌کند. همچنین میزان بالایی ویتامین، موادمعدنی و سایر موادمغذی قوی در خود دارند.

8. جوانه کلم‌بروکلی

بااینکه بروکلی خواص سم‌زدایی قوی دارد، جوانه‌های آن حتی بهتر هم هستند. آنها
۲۰ مرتبه بیشتر از بروکلی سولفوروفان در خود دارند که به از بین بردن سموم کمک می‌کند.

9. لیمو

لیمو سرشار از موادمغذی و آنتی‌اکسیدان بوده و کبد را برای از بین بردن سموم فعال می‌کند. نوشیدن آب‌لیموی ولرم در صبح، خاصیت قلیایی را در بدنتان بالا برده که موجب تبدیل سموم به ترکیباتی محلول در آب می‌شود که به راحتی از طریق ادرار دفع می‌شوند. لیمو سرشار از ویتامین
C است که بدنتان برای تولید پروتئین سم‌‌زدای کبد یعنی گلوتاتیون به آن نیاز دارد.

10. بذرکتان

بذرکتان حاوی اسیدچرب امگا
۳ می‌باشد که به بدن برای از بین بردن قندخون کمک می‌کند. همچنین سرشار از فیبر می‌باشد که به دفع سموم زیادی از بدن کمک می‌کند.

11. زردچوبه

زردچوبه، ملکه ادویه‌ها سالیان سال در طب سنتی برای درمان مشکلات کبد و گوارش مورد استفاده قرار می‌گرفته است. ترکیب فعال آن، کورکومین، به تسریع روند تصفیه در بدن کمک می‌کند.

12. ریحان

ریحان به کبد و کلیه‌ها برای از بین بردن سموم کمک می‌کند. این ماده‌غذایی برای گوارش و عفونت‌ها بسیار مفید بوده و برای بیرون کردن سموم بیشتر از بدن مثل یک ادرارآور عمل می‌کند.

13. بلوبری

بلوبری یکی از قوی‌ترین و بهترین موادغذایی در جهان است. سرشار از آنتی‌اکسیدان بوده، خواص ضدالتهاب داشته و برای پاکسازی خون از سموم و رادیکال‌های آزاد مفید است.

14. آوکادو

آوکادو برای سلامت عمومی بدن فوق‌العاده هستند. کلسترول را پایین آورده، فشارخون را کاهش داده و میزان بالایی گلوتاتیون در خود دارد که برای تصفیه کبد از سموم و آلاینده‌ها مفید است.

15. گشنیز

گشنیز به بدن کمک می‌کند از شر جیوه و سایر فلزات سنگین که از طریق غذاهایی که مصرف می‌کنید و یا هوای آلوده‌ای که تنفس می‌کنید وارد بدن می‌شود، خلاص شوید.

و یادتان نرود برای بیرون کردن سموم از بدنتان میزان زیادی آب بنوشید و به اندازه کافی بخوابید. در زمان خواب، بدن فرصت خواهد داشت خود را تصفیه کرده و به طور طبیعی سموم را از بین ببرد.
 

 

 

غلامعلی عباسی بازدید : 374 یکشنبه 14 تیر 1394 نظرات (0)

 


درست است، درست است، کتاب خواندن خوب است، سرگرم کننده است و کلاس دارد. چندین دلیل برای خواندن کتاب وجود دارد که همه هم بر روی آن تاکید دارند، اما 7 دلیل را بخوانید که پشتوانه‌ی علمی دارند.

1. کتاب خواندن از شما انسان بهتری می‌سازد.

این جمله کلیشه‌ای و یا استعاری نیست. نه تنها یکی، بلکه دو تحقیق موازی کشف کرده‌اند که کتاب خواندن واقعا از ما انسان‌های بهتری می‌سازد؛ مهربان‌تر و نسبت به دیگران با درک‌تر. در سال
۲۰۱۳ دانشگاه اموری آمریکا مطالعه‌ای انجام داد که در آن مغز افراد بعد از مطالعه را با مغز افرادی که مطالعه نمی‌کنند را مقایسه کرد. محققان این دانشگاه با استفاده از اسکن مغز دریافتند که خواندن کتاب انسان را وادار به تصور محتوی آن و به گونه‌ای لمس کردنش می‌شود. می‌توان دلیل مشهور بودن کتاب‌های به عنوان مثال جین آستین و یا ارنست همینگوی را از این طریق توجیه کرد؛ خواننده مطالب و احساسات درون آنها را احساس می‌کند.

اما همه‌ی ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود! دیوید کومر کید و امانوئل کاستانو، روانشناسان مدرسه‌ی جدید تحقیقات اجتماعی نیویورک آمریکا، ثابت کرده‌اند که خواندن ادبیات تخیلی توانایی تشخیص و درک احساسات مردم را در افراد افزایش می‌دهد. مهارت بسیار مهمی در جهت دهی به روابط اجتماعی پیچیده!

2. کتاب خواندن باعث کاهش استرس می‌شود.

دلیل اینکه اکثر بچه‌ها نمی‌خواهند کتاب بخوانند اجباری است که از طرف مدرسه و یا والدین روی آنهاست که باعث از بین رفتن تمام جذابیت مطالعه می‌شود، درست نیست؟ مطالعه باید آرامش بخش و هیجان‌انگیز باشد، که مطلبی است که دکتر دیوید لوئیس، یکی از پیشگامان علوم اعصاب دریافته است. دکتر لوئیس گزارش داده است که کتاب خواندن تا
۶۸ درصد سطح استرس را کاهش داده باعث کاهش قابل توجه تپش قلب می‌شود. در مقایسه می‌توان گفت که قدم زدن بیرون از خانه سطح استرس را تا ۴۲ درصد کاهش می‌دهد

 

دلیل این امر غوطه‌ور شدن در دنیای دیگر (دنیای خیالی) است که سطوح استرس را کاهش می‌دهد و حتی تا مدتی بعد از پایان مطالعه باعث احساس آرامش می‌شود. مطالعات دریافته‌اند که روزی ۶ دقیق مطالعه برای کاهش بسزای استرس کافی است.

3. کتاب خواندن باعث افزایش هوش می‌شود.

این که اصلا مسئله‌ی پیچیده‌ای نیست: جدا کتاب خواندن باعث افزایش هوش می‌شود. مطالعه‌ای که در سال
۲۰۱۳ انجام شد نشان داد که کودکانی که تفریحی مطالعه می‌کنند، نسبت به همکلاسی‌های‌شان در مدرسه عملکرد بهتری دارند. طبق مطالعه‌ای که توسط محققان انستیتوی مطالعات (IOE) انجام شد، این تفاوت در کودکان بین ۱۰ تا ۱۶ سال چشمگیرتر بود.

شاید در کمال تعجب، تفریحی کتاب خواندن کودکان از سطح تحصیلات والدین در توسعه‌ی شناخت آن‌ها موثرتر است. اما جالب‌تر این است که مطالعه نه تنها به تقویت هجی کردن و ادبیات کودکان بلکه در موضوعاتی مانند ریاضی نیز به آنها کمک می‌کند. طبق نظر محققان، توانایی یادگیری و پردازش اطلاعات بسیار مهم است و دقیقا به همین دلیل است که مطالعه بسیار کمک می‌کند.

4. کتاب خواندن به روابط فردی کمک می‌کند.

چندان مدرک خلاصه شده‌ای از تحقیقات صورت گرفته در تایید این قضیه موجود نیست، اما به نظر می‌رسد بسیاری از دانشمندانی که بر روی این قضیه کار می‌کنند، اتفاق نظر دارند. به خصوص روان درمانگرانی مانند کن پیج می گویند که مطالعه‌ی یک کتاب (یا کتب مشابه) بین زن و شوهر و بحث کردن در مورد آن با یکدیگر معجزه می‌کند.

 

یک کتاب درمانگر در مدرسه‌ی زندگی لندن عقیده دارد که یکی از لذات با هم مطالعه کردن این است که به جنبه‌های جدیدی از یکدیگر پی می‌برید و یا اینکه دوباره احساس نزدیکی روزهای اول ازدواج را نسبت بهم خواهید یافت. مطالعه کردن تنها به رابطه‌ی فعلی کمک نمی‌کند، بلکه در یافتن روابط جدید نیز بسیار موثر است.

5. کتاب خواندن شما را سخنران بهتری می‌کند.

این موضوع نیز اصلا پیچیده نیست: مطالعه به کسب دایره‌ی لغات بهتر وغنی‌‌تر کمک می‌کند. با این که این امر بسیار واضح است، اما محققان کانادایی نیز آن را از نظر علمی ثابت نموده‌اند.

6. کتاب خواندن از آلزایمر جلوگیری می‌کند.

داشتن زندگی فعال (از نظر ذهنی) معمولا یکی از بهترین اقداماتی است که می‌توان انجام داد تا از ابتلا به آلزایمر جلوگیری کرد. مطالعه ی دیگری که در سال
۲۰۰۱ منتشر شد نشان داد که احتمال ابتلا به بیماری‌های ذهنی در افراد مسنی که به طور مرتب مطالعه می‌کنند و یا بازی‌های فکری انجام می‌دهند، بسیار کمتر است.

ر واقع تمرین فوق العاده‌ای برای سلول‌های خاکستری است؛ همانطور که بدن‌تان نیاز به ورزش و تمرین دارد، ذهن‌تان نیز باید کار کند.

7. کتاب خواندن ذهن‌تان را فعال نگه می‌دارد.

 

نه تنها مطالعه باهوش‌تر می‌کندتان، ذهن‌تان را نیز فعال نگه می‌دارد. مطالعه‌ای که در زمینه‌ی عصب‌شناسی در ژورنال پزشکی آکادمی عصب‌شناسی آمریکا چاپ شد، می‌گوید که مطالعه در طول زندگی یک فرد بسیار مهم است، از کودکی تا سنین بالا. افرادی که در طول زندگی‌شان به طور مداوم مطالعه می‌کنند، دارای توانایی‌های ذهنی و حافظه‌ای بهتری در تمامی مدارج زندگی هستند.


"کسی که کتاب نمی‌خواند، نسبت به کسی که نمی‌تواند بخواند، برتری‌ای ندارد."

مارک تواین

 

غلامعلی عباسی بازدید : 555 جمعه 12 تیر 1394 نظرات (0)

 


 
 


در گرمای تابستان همه ما به دنبال انواع نوشیدنی هستیم تا کمی سرحال بیاییم و خنک شویم؛ شربت های پرتقال، توت فرنگی،‏ آلبالو و ... انتخاب های خوبی هستند اما گاهی اوقات بدلیل شیرینی زیاد شما را باز هم تشنه تر می کند. بنابراین همینجا به شما توصیه می کنیم که به جای خریدهای مکرر شربت های رنگارنگ، گاهی هم سراغ عرقیات گیاهی بروید. آنها را با آب ترکیب کنید و شربت های مقوی و سالم تری ‏بخورید. ضمن اینکه بعضی از این نوشیدنی ها به تعادل دمای بدن شما کمک می کند و با کمک آن ها راحت تر می توانید فصل گرما را سپری کنید. البته از خواص دارویی آن ها هم غافل نشوید.

‏گلاب

همه ما برای تهیه دسرهای سنتی ایرانی حتما یک شیشه گلاب در خانه داریم. شاید هنگام خرید گلاب از عطاری ها با اصطلاح "دو آتیشه" روبه رو شوید. این اصطلاح در مورد سایر عرقیات هم به کار می رود و به این معناست که گیاه هنگام عصاره گیری دوباره جوشانده شده، آب کمتر و غلظت بیشتر دارد. بطورکلی گلاب و سایر عرقیات دو آتشه قیمت بیشتری دارند. در مورد خواص گلاب باید بگوییم که برای قلب و اعصاب مفید است و به کاهش درد چشم کمک می کند. ضمن اینکه برای تمیز کردن پوستتان هم می توانید از آن استفاده کنید. گلاب از گل محمدی به دست می آید و برخی از افراد به عنوان خوشبو کننده هم از آن استفاده می کنند.

آویشن

آویشن گیاه خوش بویی است که عرق آن طبیعت گرمی دارد. اگر بعد از هر غذا یک استکان از آن را بنوشید از دردهای مفصلی ‏در امان می مانید. عرق آویشن اشتها آور بوده ‏و ضد نفخ است و سبب ضد عفونی شدن مجاری تنفسی می شود. این را هم بدانید که کمی تلخ و گس است.

زیره

برخلاف ادویه زیره که ‏خوش عطر و بوست، عرق زیره کمی تلخ و تند است. اما برای افرادی که از چاقی رنج می برند این طعم ناخوشایند اصلا مهم نیست. به هر حال باید بدانید که عرق زیره دشمن چاقی است و ناراحتی های روده را برطرف می کند! چون طبیعت گرم و خشکی دارد برای درمان نفخ شکم و هضم بهتر غذا عرق زیره را فراموش نکنید و بعد ‏از غذا چشم هایتان را ببندید، بینی تان را بگیرید و یک نصف استکان از آن را به معده تان بفرستید.

‏رازیانه

رازیانه گیاه پرخاصیتی است که عرق آن هم شما را از خواص خویش بی نصیب نمی گذارد. بعد هر وعده غذایی یک استکان عرق رازیانه بخورید تا اشتهای شما در وعده غذای بعدی بیشتر شود. عرق رازیانه طبیعت گرم و خشکی دارد. قاعده آور و ادرار آور است و به نابودی سنگ های مثانه و کلیه کمک می کند. قیمت یک لیتر عرق رازیانه حدود
۴۵٠٠ ‏تومان است.

کاسنی

این عضور خانواده عرقیات خواص مختلفی دارد. ‏مهم ترین مزیتش که به روزهای گرم سال مربوط می شود این است که حرارت بدن را تسکین می دهد. علاوه بر این، خواص دیگری هم به آن نسبت می دهند. کاسنی تب بر است، کلسترول خون را پایین می آورد و به تقویت پوست کمک می کند. بعضی از عطاری ها به شما توصیه می کنند تا برای رفع گرمازدگی عر‌ق کاسنی و شاهتره را با هم ترکیب کنید و قبل از غذا یک استکان بخورید.

شاتره

اگر خیلی گرمایی هستید و مجبورید ساعت های زیادی از روز ‏در زیر آفتاب کار کنید مصرف عرق شاتره را حتما در برنامه غذایی تان بگنجانید. شاتره خاصیت ضد گرمازدگی دارد، حرارت بدن شما را تعدیل کرده و به رفع نارسایی های کبدی کمک می کند. برای تصفیه شدن خون هم می توانید از این داروی گیاهی کمک بگیرید.

‏خارشتر

‏شاید در نگاه اول این اسم به نظرتان خنده دار باشد اما خارشتر هم ‏بین عرقیات گیاهی دیده می شود. واقعیت این است که اصلا مزه خوبی ندارد و به شدت بد بو است. افرادی که می خواهند با کمک عرق خارشتر با سنک کلیه و مثانه مبارزه کنند باید ‏طعم و مزه ناخوشایند آن را تحمل کنند. عرق خارشتر ادرار آور است و به تصفیه خون و کبد کمک می کند. گاهی برای رفع تب و لرز هم استفاده می شود.

نعناع

عرق نعنا یکی از مشهورترین عرقیات گیاهی است که شاید مهم ترین خاصیت آن رفع دل پیچه ‏و دل درد است. عرق نعناع طعم ملایمی هم دارد و به همین دلیل مصرف آن بیش ‏از سایرین رایج است. علاوه ‏بر این عرق نعناع اشتها آور ‏است و با داشتن طبیعت گرم ‏و خشک، شما را از نفخ شکم ‏نجات می دهد.

بیدمشک

‏اگر این روزها دچار نگرانی و مشکلات عصبی شده اید، ناراحت هستید و با قرص آرامبخش به خواب می روید، برای آرامش بیشتر عرق بیدمشک را امتحان کنید چون آرامش بخش و خونساز است و به تقویت قلب و معده کمک می کند. در کنار اینها برای برطرف شدن دردهای عضلانی هم موثر است.

‏بهار نارنج

این هم جزو عرقیات خوش خوراک است و با نبات هم خوشمزه می شود. عرق بهارنارنج به تقویت اعصاب شما کمک می کند تا در زندگی آرامش بیشتری داشته باشید. اگر شب ها فکر و خیال به سراغتان می آید و خواب راحتی ندارید عرق بهار نارنج را امتحان کنید. چون در درمان بی خوابی نقش موثری دارد.

غلامعلی عباسی بازدید : 357 جمعه 12 تیر 1394 نظرات (0)

 

هر كس عقاید شخصی خودش را درباره میلیونرها و ثروتمندان دارد. در اینجا میخواهیم برخی از این عقاید را به چالش كشیده و شما را با ویژگی های میلیونرها آشنا كنیم. موضوع مورد بحث هیچ ارتباطی با شانس، زندگی رویایی یا طمع ندارد، بلكه هدف تغییر طرز فكر شماست به نحوی كه شما را از سایرین متمایز كند. در ادامه ایمیل به تشریح ١٠ عامل موفقیت میلیونرها می پردازیم.

1. میلیونرها افراد سخت كوشی هستند

بر اساس تحقیقی توسط
Spectrem، ٩٤٪ میلیونرها سخت كوشی را نخستین عامل موفقیت خود دانسته اند. درست مثل "سم والتون" و والمارت كه تجارت خود را از صفر شروع كردند یا "استیو جابز" و اپل كه مرتباً با ارایه ایده های جدید و كار بر روی آنها توانست تجارتش را رونق دهد.

شما باید اینگونه عمل كنید: سخت كوشی یكی از لازمه های میلیونر شدن است. شما باید این اصل را بپذیرید و هر گونه سختی و زحمت را به جان بخرید.

2. اكثر میلیونرها افرادی خود ساخته اند

امروزه تنها ١٨٪ میلیونرها ثروتشان را از راه ارث بدست آورده اند كه این رقم همچنان رو به كاهش است. اغلب میلیونرها با سرمایه بسیار اندك كار خود را شروع كرده اند و بیشترشان در فقر و تنگدستی اسفناكی متولد شده اند. "كارل ایكان"، "لاری بیج" و "جف بزوس" تنها سه نمونه از مشهورترین و تاثیرگذارترین افراد این دسته به شمار می روند.

شما باید اینگونه عمل كنید: هركز بهانه گیری نكنید كه فلان شخص از راه ارث پولدار شده، پس من نمی توانم. اكثر میلیونرها پولشان را با تلاش خودشان بدست آورده اند پس اگر شما هم فكر خود را بر این موضوع متمركز كنید حتماً موفق می شوید.

3. میلیونرها از شما می خواهند كه یك میلیونر باشید

میلیونرها می دانند برای شما نیز ثروت كافی برای پولدار شدن موجود است و این موضوع به طرق مختلف به خود آنها نیز در موفقیتشان كمك می كند چرا كه تعداد میلیونرهای بیشتر برابر است با تجارت و سرمایه گذاری بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتر. "رابرت كیوساكی" و "دونالد ترومب" در این باره كتابی با عنوان "چرا میخواهیم شما ثروتمند شوید" نوشته اند. این عنوان صحت دارد، نبردی در كار نیست بلكه تنها یك نظام همكاری دوستانه است كه جریان دارد.

شما باید اینگونه عمل كنید: یك میلیونر شوید، به همین راحتی. این درست كه از گفته تا عمل فاصله بسیار است اما مطالعه مطالب این مقاله نقطه آغاز بسیار مهمی است. پس به خواندن ادامه بدهید ...

4. میلیونر ها همه كاره نیستند

حتماً ضرب المثل "همه كاره هیج كاره است" را شنیده اید؟ خوب در حقیقت میلیونرها دقیقاً متضاد این ضرب المثل هستند. آنها اغلب در یك رشته و یا نهایتاً شاخه های بسیار كمی تخصص دارند. آنها می دانند در چه كاری مهارت دارند و چه كاری را دوست دارند پس زندگی خود را وقف آن كار می كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: این طرز تفكر را كه باید در همه ی كارها متخصص شوید رها كنید. ببینید به چه كاری علاقه دارید، پس تمام تلاش و تمركز خود را وقف آن كنید. و در آن زمینه ای كه علاقه دارید متخصص شوید.

5. میلیونرها چندین منبع درآمد دارند

موضوع تنها تنوع نیست بلكه باید به طرق مختلف درآمد ایجاد كرد. "وارن بافت" در چندین سهم سرمایه گذاری کرده است درست مثل "جف بزوس" كه مالك بیش از یك شركت است. میلیونرها نسبت به تخصص خود آگاهی دارند و شعب آنها نیز خاص است و از طریق همین تعدد شعب منابع چندگانه درآمدزایی ایجاد كرده اند تا به ثروت حقیقی دست یابند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همین حالا منابع متعدد درآمدزایی خود را ایجاد كنید. یا در مورد داشتن آنها برنامه ریزی کنید. ممكن است در آغاز این منابع خیلی كوچك باشند اما دلیلی وجود ندارد كه همیشه اینطور بماند. رویكردهای سرمایه گذاری و كسب و كارهای متفاوتی را امتحان كنید. فقط اطمینان حاصل كنید وقتی میخواهید شروع كنید بدانید چه می كنید.

6. میلیونرها به تحصیل اهمیت می دهند

با شنیدن داستان های اخراج "مارك زاكربرگ" (موسس فیسبوك) و "مت مولنوب" (موسس ورد پرس) از كالج، ممكن است تحصیل را بی اهمیت بدانید، اما با دانستن این مطلب كه اكثر میلیونرها حداقل لیسانس داشته اند، درك استثنا بودن این دو میلیونر اخراجی از این قاعده آسان می شود. علوم اقتصاد، تجارت و مهندسی برای میلیونرها سه علم بسیار مهم به شمار می روند. اخذ مدارج علوم اقتصادی برای میلیونرها در اولویت است. به یاد داشته باشید بسیاری از همین اخراج شدگان از كالج در وهله ی اول از همان دانشی كه در كالج یاد گرفته بودند برای شروع تجارت استفاده كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: به كسب علم بپردازید. اگر خواستید از كالج اخراج شوید و یك میلیونر خودكفا باشید كه ما به شما خداقوت می گوییم اما آغاز به كار با داشتن یك سابقه علمی شانس شما را برای كسب پول بیشتر افزایش می دهد.

7. اكثر میلیونر ها احساس ثروتمندی نمی كنند

به طور كلی وقتی شما یك میلیونر هستید، همچنان هزاران نفر دیگر هستند كه از شما پول بیشتری دارند به همین خاطر است كه میلیونرها خود را "ثروتمند" نمی پندارند. همه ما مایلیم موفقیت خود را با حوادثی كه قرار است برایمان اتفاق بیافتد تعریف كنیم و میلیونرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درست مثل وقتی كه فكر می كنید با ارتقا درجه شغلی یا خرید خودرو جدید خوشحال خواهید شد، میلیونرها هم اغلب وقتی خود را ثروتمند می شمرند كه میلیون ها و بیلیون های بعدی را كسب كنند.

شما باید اینگونه عمل كنید: همه ما درس بسیار مهمی از این مطلب میگیریم. " همانجایی باش كه الان هستی و از این بودن لذت ببر". تو بهتر میشوی، ثروتمندتر، باهوش تر، اما این بدان معنی نیست كه باید منتظر رسیدن مرحله بعدی باشی تا از آن لذت ببری. همین حالا از زندگی ات لذت ببر. همین جایی كه هستی.

8. میلیونرها در "ظاهر" ثروتمند نیستند

شاید تا به حال افرادی را دیده باشید كه جدیدترین مدل های خودروی "پورشه" را میرانند، در عمارت ها زندگی می كنند و احتمالاً تا بناگوش زیر قرض و بدهی فرو رفته اند و خرجشان هم بیشتر از دخلشان است. سندروم زیاده خواهی افراد زیادی را اسیر كرده است. از این اسارت رها شوید. اكثر میلیونرها در خانه های معمولی زندگی می كنند و خودروهای مدل پایین سوار میشوند. آنها بیشتر به كسب پول فكر میكنند نه خرید وسایل اضافی.

شما باید اینگونه عمل كنید: هرگز به این فكر نكنید كه دیگران راجع به شما چه تصوری دارند. پول خود را بودجه بندی كنید و آن را ذكاوتمندانه سرمایه گذاری كنید. این راه ثروتمند شدن است. خانه های بزرگ و خودروهای لوكس تنها شما را در باتلاقی از قرض و بدهی فرو می برند. نكته مهم این است كه باید كمتر از آنچه كسب میكنید خرج كنید.

9. میلیونرها می دانند تنهایی از پس كارها برنمی آیند

آنها ممكن است خودساخته باشند اما این بدان معنی نیست كه كارها را به تنهایی انجام می دهند. میلیونرها ارزش دوستیابی، برقراری ارتباط با دیگران و جستجوی متخصصین در مواقع نیاز را می فهمند. طبق گفته اكثر میلیونرها آنها همیشه مشاورانی داشته اند كه نقش بزرگی در مسیر موفقیتشان ایفا كرده اند.

شما باید اینگونه عمل كنید: اگر می خواهید كار بزرگی را شروع كنید، حتماً به كمك دیگران نیاز خواهید داشت. میلیونر شدن هم از این قائده مستثنی نیست. رجوع به دیگران برای مشورت بسیار با اهمیت است.

10. میلیونرها عاشق خرید كردن هستند ... اما به صورت متفاوت

اگر به عادت خود برای خرید لباس های نو، خودرو و اسباب بازی مرتباً ادامه دهید، در حقیقت خود را به عادتی خو داده اید كه شما را به سمت ورشكستگی می کشاند. میلیونرها عاشق خرید كردن اند اما به شیوه ای متفاوت. آنها به دنبال معاملات خوب در زمینه سرمایه گذاری و تجارت هستند و نه لزوماً خرید موتورسیكلت های جدید و تلویزیون های هزار اینچی. آنها تفاوت بین دارایی ها و بدهی ها را می فهمند و بیشتر بر روی اولی تمركز دارند تا دومی.

شما باید اینگونه عمل كنید: تفكرتان را برای افزایش دارایی ها در مقابل بدهی ها تغییر دهید. یكی از مهمترین تفاوت های فقرا و ثروتمندان این است كه فقرا بدهی میخرند و ثروتمندان دارایی. پس مانند ثروتمندان خرید كنید. امروزه میلیون ها میلیونر در سرتاسر دنیا وجود دارند. آنها متفاوتند و این متفاوت بودن لزوماً به این معنا نیست كه طرز فكرشان درست باشد. اینها همه ویژگی های عمومی میلیونرها و بیلیونرها هستند. این ویژگی ها را در خود پرورش دهید و مطمئن باشید شما هم به زودی یك میلیونر خواهید شد.

تعداد صفحات : 213

درباره ما
مشخصات نویسنده غلامعلی عباسی درباره : غلامعلی عباسی متولد 1340 دبیر بازنشسته زبان انگلیسی در شهرستان اردبیل هستم . این وبلاگ دفتر یادداشت بنده محسوب می کردد . هر مطلبی که به یادگیری بیشتر زبان انگلیسی کمک نماید و به نظر من مفید باشد در این وبلاگ جمع آوری نموده و با علاقه مندان زبان انگلیسی به اشتراک گذاشته ام . اطمینان کامل دارم که انتقادات و ایرادهای بیشماری متوجه این وبلاگ می تواند باشد ولی بنده به عنوان مدیر این وبلاگ در بهبود این کار انتظار راهنمایی و پیشنهاد از طریق دوستداران زبان و اهل فن را دارم . تا حد ممکن منابع اعلام میگردد . امیدوارم مورد قبول و پسند همكاران ارجمند و دانش آموزان و دانشجویان زبان انگلیسی واقع گردد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2128
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 49
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 78
  • گوگل امروز : 4
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 315
  • بازدید ماه : 2,457
  • بازدید سال : 22,435
  • بازدید کلی : 712,721